برنامهريزي در سازمانهاي بهداشتي و درماني
صنعت بهداشت و درمان با تغيير و تحولات زيادي مواجه است. سازمانهاي بهداشتي و درماني براي بقا بايد خود را با اين تغييرات تطبيق دهند. مديران سازمانهاي بهداشتي و درماني بايد فرهنگي ايجاد کنند که پذيراي تغييرات مثبت باشد. لازمه ايجاد چنين فرهنگي داشتن يک برنامه مناسب است. برنامهريزي به مديران سازمانهاي بهداشتي و درماني کمک ميکند تا از منابع محدود خود به خوبي استفاده کنند.
مديريت انجام درست کار درست است. برنامهريزي به مديران کمک ميکند تا کار درست را با دقت انتخاب کرده و مسير درست انجام آن را هم مشخص کنند و بر روي کاغذ بياورند. بنابراين، برنامهريزي نقش بهسزايي در موفقيت مديريت سازمانها دارد. برنامهريزي پايه و اساس ساير وظايف مديران را تشکيل ميدهد. در حقيقت، ساير وظايف مديران مانند بودجهبندي، استخدام، سازماندهي، رهبري و کنترل بهمنظور اجراي تصميمات حاصل از فرايند برنامهريزي انجام ميشوند. برنامهريزي بر نتايج مطلوب تأكيد دارد كه در آينده به دست ميآيد.
برنامهريزي اولين و مهمترين وظيفه اصلي مديران سازمانهاي بهداشتي و درماني است که شامل تعيين اهداف کلي و اختصاصي سازمان و اقدامات لازم براي دستيابي به آنهاست. برنامهريزي به مديران کمک ميکند تا کار درست (اهداف) و راه درست (برنامه) را تعيين کنند. برنامهريزي نقش بهسزايي در بهرهوري سازمان و دستيابي به مزيت برتري دارد. يک برنامهريزي خوب به هدفمندي سازمان، استفاده بهينه از منابع، هماهنگي، کنترل و مديريت زمان کمک ميکند. مديران با برنامهريزي به پيشبيني وضعيت سازمان در آينده ميپردازند، اهداف واضحي براي سازمان تعيين ميکنند و فعاليتهاي مورد نياز براي اجراي برنامه را اولويت بندي و تنظيم ميکنند. برنامههاي سازمان ميتواند براي کوتاه مدت، ميان مدت يا بلند مدت تدوين شوند. علاوهبراين، مديران سازمانها متناسب با شرايط ويژه داخلي و خارجي سازمان خود ميتوانند برنامههاي عملياتي، تاکتيکي و استراتژيک تدوين نمايند.
برنامهريزي با تمركز بر اهداف سازماني و تعيين استراتژيها و روشهاي مناسب دستيابي به اهداف سازماني، احتمال رسيدن به اهداف را از طريق تنظيم فعاليتها افزايش ميدهد. علاوهبراين، برنامهريزي با تخصيص صحيح منابع و جلوگيري از دوبارهکاريها منجر به استفاده صحيح از منابع سازماني ميشود. روشهاي درست رسيدن به اهداف درست سازمان در فرايند برنامهريزي مشخص ميشود. کارکنان با دريافت آموزشهاي لازم در مسير دستيابي به اهداف سازماني هدايت ميشوند. در نهايت، شاخصهاي عملکردي در فرايند برنامهريزي مشخص ميشوند که در فرايندهاي پايش، ارزيابي و ارزشيابي سازماني مورد استفاده قرار ميگيرند (3). نتايج حاصل از ارزيابي و ارزشيابي بهمنظور بهکارگيري اقدامات اصلاحي دوباره در فرايند برنامهريزي مورد استفاده قرار ميگيرد. برنامهريزي با اولويت بندي و تعيين اهداف درست و تخصيص بهينه منابع كمياب منجر به ارائه خدمات بهداشتي و درماني سودمند، عادلانه، ايمن و به هنگام ميشود. بنابراين، فوايد برنامهريزي شامل افزايش اثربخشي، كارآيي و بهرهوري سازمان است.
برنامهريزي استراتژيک به سازمان کمک ميکند تا براي دستيابي به مزيت برتري يا مزيت نسبي منابع معمولي سازمان را به منابع منحصر به فرد و استراتژيک تبديل کنند تا بهتر بتوانند پاسخگوي محيط متغير سازمان باشند. برنامه استراتژيک به مديران کمک مي کند تا بهتر، پايدارتر و سريعتر به اهدافي که سازمان را به مزيت رقابتي ميرساند، دست يابند. مراحل تدوين يک برنامه استراتژيک شامل تدوين مأموريت، دورنما و ارزشهاي سازمان، ارزيابي استراتژيک سازمان، تعيين اهداف استراتژيک و کلي، انتخاب استراتژي مناسب، تعيين اهداف اختصاصي، تعيين شاخصهايعملکردي، تدوين برنامه عملياتي و فعاليتها و تعيين بودجه و تعهد مالي برنامه است.
سه دليل اصلي براي شکست برنامههاي استراتژيک عبارتند از انتخاب يک مدل نامناسب براي برنامهريزي استراتژيک، انتخاب تکنيکهاي نامناسب براي بهکارگيري مدل برنامهريزي استراتژيک در عمل و محيط نامناسب (آماده نبودن شرايط سازمان براي برنامهريزي استراتژيک). دهها مدل براي تدوين برنامه استراتژيک توسط انديشمندان مديريت ارائه شده است. بيشتر اين مدلها در کشورهاي غربي و در بخش صنعت طراحي شدند که فرهنگي متفاوت با ايران به عنوان يک کشور اسلامي و بخش بهداشت و درمان دارند. مديران سازمانهاي بهداشتي و درماني بايد از يک مدل مناسب با ساختار و فرهنگ سازمان خود براي برنامهريزي استراتژيک استفاده کنند. علاوهبراين، تکنيکهاي مختلفي براي تدوين بيانيههاي مأموريت، دورنما و ارزشهاي سازمان، تحليل محيط داخلي و خارجي سازمان، تعيين اهداف کلي و اختصاصي سازمان، تدوين استراتژيها و تاکتيکها و در نهايت تدوين برنامه عملياتي سازمان وجود دارد. مديران بايد از تکنيکهاي مناسبي استفاده کنند که ساده ولي جامع بوده و متناسب با فرهنگ سازماني آنها باشد.
ذينفعاني اصلي سازمان نظير سهامداران، مشتريان، پيمانکاران و قانونگذاران بايد از استراتژي سازمان حمايت کنند. کارکنان بايد استراتژي را اجرا کنند. بنابراين، حمايت و پشتيباني آنها براي اجراي استراتژي بسيار ضروري است. اجراي استراتژي نياز به ساختار و فرهنگ سازماني پشتيبان، وظايف خوب تعريف شده، کارکنان متخصص، با انگيزه و متعهد و کار گروهي دارد.
برای مطالعه بیشتر به منابع زیر رجوع کنید:
- مصدق راد، علی محمد. کلیات سازمان و مدیریت بهداشت و درمان، انتشارات دیباگران تهران، 1394
- مصدق راد، علی محمد. درسنامه سازمان و مدیریت تخصصی بیمارستان (2)، انتشارات دیباگران تهران، 1383
- مصدق راد، علی محمد. کلیات مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، انتشارات دیباگران تهران، 1381
- امینی، فتانه.مصدق راد، علي محمد. (1394). مدل برنامه ریزی استراتژیک در سازمان بهزیستی. فصلنامه آموزشی و پژوهشی نواندیش سبز، 9 (36): 12-5.
به "مدیریت و سیاست گذاری بهداشت و درمان" وبلاگ تخصصی اینجانب "علی محمد مصدق راد" خوش آمدید. هدف از نوشتن این وبلاگ فراهم آوردن یک فرصت برای بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مرتبط با مدیریت و سیاست گذاری در بخش بهداشت و درمان می باشد.