مديريت تخصصي بيمارستان
مديريت بيش از هر عامل ديگر در شكست يا موفقيت يك سازمان نقش بسزايي دارد. مديريت از جمله موضوعاتي است كه در طول هزاران سال، همواره مورد توجه خاص و عام بوده است. مطالعات و پژوهشهاي مديريتي همچنان ادامه دارد و اين امر بيانگر اهميت و پيچيدگيهاي خاص آن است. توجه اصلي مديريت بر افزايش اثربخشي و كارايي سازمان در محيط متغير است بهنحوي كه بهترين استفاده را از منابع موجود بهعمل آورد و در كمترين زمان به اهداف مورد نظر دست يابد. مديريت فرايندي است كه بوسيله آن مدير اهداف سازمان را مشخص مي كند. براي رسيدن به اين اهداف برنامه ريزي ميكند، كاركنان را استخدام نموده و هماهنگي لازم را بين آنها برقرار مي سازد، فعاليتهاي كاركنان را هدايت نموده و كنترل و نظارت كافي بر فعاليتهاي آنها دارد. مديريت فرايند تصميم گيري، برنامه ريزي، سازماندهي، رهبري و كنترل تلاشهاي دستجمعي اعضاي سازمان و استفاده بهينه از منابع جهت دستيابي به اهداف سازماني مي باشد. مديريت عبارتست از هماهنگي منابع انساني و غير انساني بهمنظور كسب اهداف سازماني به روشي كه مورد قبول جامعه باشد. مديريت يك حرفه، يك تخصص و يك وظيفهاي است كه بايد انجام شود.
براي مديريت خدمات بهداشتي و درماني به خصوص مديريت بيمارستان ميتوان سبكهاي مختلف مديريتي زير را بيان نمود. قابل ذكر است كه هيچ كدام از اين سبكهاي مديريتي به تنهايي براي مديريت خدمات بهداشتي و درماني كافي نيست. به عبارت ديگر ممكن است يك سبك مديريتي لازم باشد ولي كافي نباشد. اين سبكهاي مديريتي عبارتند از :
۱- مديريت به عنوان يك سيستم اقتصادي
در اين نظريه مديريت ابزاري براي افزايش كارايي سازمان ميباشد. كسب سود بيشتر به هر طريقي از ويژگيهاي اين سبك مديريتي ميباشد. نمونه بارز مديريت به عنوان يك سيستم اقتصادي، مديريت تيلوريسم مي باشد.
۲- مديريت به عنوان يك سيستم سياسي
اين سبك مديريتي براي شكل دهي سياستها و اهداف سازمان بهكار مي رود. در اين نظريه توجه بيشتر روي نتايج متمركز ميشود تا اينكه بر وسايل رسيدن به نتيجه توجه شود. جنبههاي مختلف برنامه ريزي، تصميمگيري، سازماندهي، رهبري و كنترل بصورت انعطاف پذير و قابل قبول در اين سيستم بكار گرفته ميشود. نمونه بارز مديريت به عنوان يك سيستم سياسي، مديريت بر مبناي هدف پيتر دراكر ميباشد. اگر چه اين سيستم مديريتي در زمينه مراقبتهاي بهداشتي و درماني ارزش زيادي دارد ولي يك سيستم كامل و كافي نميباشد.
۳- مديريت به عنوان يك سيستم اجتماعي
در اين سيستم تأكيد اصلي بر روابط انساني، فعاليتهاي گروهي، نگرشها و انگيزشهاي افراد تشكيل دهنده سازمان ميباشد. ارتباطات و مشاركت گروهي نقش مهمي در اين سيستم به عهده دارد. نمونه بارز مديريت به عنوان يك سيستم اجتماعي، مديريت مشاركتي ميباشد.
۴- مديريت به عنوان يك سيستم مسؤليتپذير
در اين سيستم مديريت نسبت به كسانيكه خدمات ارائه ميكنند، كسانيكه خدمات را دريافت ميدارند و كسانيكه در رأس هرم سلسله مراتب سازمان قرار دارند، مسئول و پاسخگو ميباشد. مدير در اين سيستم بايد بهگونه اي رفتار كند كه رضايت اين سه گروه را برآورده سازد. در حقيقت مدير همانند سپري است كه از دو طرف تحت فشار قرار دارد. از يك طرف دريافت كنندگان خدمات، انتظار خدمات با كيفيت بالايي را دارند و در طرف ديگر ارائه دهندگان خدمات قرار دارند كه هر كدام نيازها و خواستههاي متفاوتي دارند. بنابراين مدير بايد بهگونهاي رفتار كند كه نيازها و احتياجات اين دو نيروي فشار را بهصورت معقولانه مرتفع سازد. نمونه بارز اين سبك مديريتي، مديريت كيفيت فراگير ميباشد.
منبع:
- مصدق راد، علی محمد. درسنامه سازمان و مدیریت تخصصی بیمارستان (۲)، انتشارات دیباگران تهران، ۱۳۸۳



به "مدیریت و سیاست گذاری بهداشت و درمان" وبلاگ تخصصی اینجانب "علی محمد مصدق راد" خوش آمدید. هدف از نوشتن این وبلاگ فراهم آوردن یک فرصت برای بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مرتبط با مدیریت و سیاست گذاری در بخش بهداشت و درمان می باشد.